9 مسئله عمده غیر قابل قبول در بازاریابی شبکهای
اگر دلتان میخواهد به اقصی نقاط دنیا سفر کنید، مهارتی که قطعاً باید آنرا یاد بگیرید شبکهسازی است.
این را از من به یادگار داشته باشید، شغل من نسبتاً حوصله سر بر بود تا آنکه به طور منظم شروع به شرکت در کنفرانسها کردم. در حالی که سالنهای بیشمار نمایشگاهها را با کفشهای پاشنهبلند مدام گز میکردم و در سالنهای گردهمایی در مورد مزخرفات بی اهمیت با اطرافیان صحبت میکردم، این مهارتهای شبکهسازیام بود که باعث شد از لحاظ حرفهای اوج بگیرم. اوایل که آژانس کاریابی رد برنچ مدیا را افتتاح کردم مشتری چندانی نداشتم. اما با حضور منظم در رویدادها و گردهمآییهای اجتماعی، مردم کمکم شروع کردن به توجه نشان دادن. من از طریق تبلیغات زبانی و به صورت دهان به دهان توانستم هر روز مشتریهای بیشتری گیر بیاورم و در نهایت، درآمدم را افزوده و شهرتم را گسترش دادم.
هرچند شبکهسازی میتواند درها را به رویتان بگشاید، اگر درست انجام نگیرد، به همان شکل هم قادر است درهای مقابلتان را ببندد. در این مطلب سعی دارم نه اتفاق ناگوار را برایتان تشریح کنم تا از وقوع آنها جلوگیری کنید:
1. افراط در خوردن و نوشیدن:
در همه اجتماعات شرکتها یکی از این آدمها پیدا میشود. درست مثل آدمهای مست، آنقدر با صدای بلند و دور از ادب و نزاکت صحبت میکنند که واقعاً دور از شأن محیطهای کسب و کار است. آداب معاشرت کسب و کار هیچ جایی برای افراد پر سر و صدا نمیگذارد. در واقع، 14 درصد از متخصصان منابع انسانی بر این باورند که خوردن و نوشیدن بیش از اندازه هرگز برای فعالیتها و مراسم مرتبط با کسب و کار مناسب نیست. این کار میتوان احساس بدی در دیگران ایجاد کند و بدتر از آن، چنین فردی در وضعیتی قرار میگیردکه قادر به شرکت و انعقاد ملاماتی نخواهد بود که نیازمند برخورد چهره به چهره هستند.
2.کارت جمع کن بودن:
اینطور نباشید که راه بیفتید و به هر کنفرانس مربوط و نامربوطی وارد شوید و از هر کسی که سر راهتان قرار میگیرد و از کسب و کارش تعریف کنید و مدام کارتهای ویزیت همه را جمع کنید. این کار عمل بدی است چون در واقع قصد شما تنها برقراری ارتباط با چند نفر معدود و مشخص است. نام و شهرت تان را با اینکار لکه دار نکنید زیرا گرفتن کارت افرادی که قصد برقراری تماس و ارتباط بعدی با او را ندارید ذهنیت و احساس بدی در دیگران ایجاد میکند. وقتی از کسی کارت ویزیت دریافت کردید بلافاصله ارتباطتان را پیگیری کنید.
3. داشتن زبان بدن سرد:
مایه رشد و پیشرفت شبکهسازی لحن صدا و زبان بدن است. حالات صورت و تماس چشمی اهمیت زیادی دارند اما حرکات دست و نحوه ایستادن هم به همان اندازه مهم هستند. جوری نایستید که مردم نتوانند وارد گفتگو با شما شوند. دست به سینه ایستادن از خستگی و بی حوصلگیتان حکایت میکند. حتی اگر کفش پاشنهبلند دارد پدر پایتان را در میآورد، این پا و آن پا کردن مدام این پیغام را به دیگران میفرستد که دستپاچه هستید و صبر و تحملتان سر آمده است (یا نیاز به استفاده از سرویس بهداشتی دارید).
4.قطع صحبت دیگران:
وقتی منتظر صحبت کردن با گروهی از افراد هستید صبور باشید. گروه سه نفره یا بیشتر میتواند دلهرهآور باشد اما کمی عقبتر بایستید و اجازه دهید ایما و اشاره و نشانههای اجتماعی خود عنان و اختیار کار را بدست بگیرند. اینکه در شعاع دید دیگران بایستید ایده خوبی است. همین که وقفهای در مکالمه گروه مورد نظر بوجود آمد، آن عده متوجه شما خواهند شد. آنگاه خیلی راحت قرار گپ و گفت بعدی با آنها را بگذارید.
5.گوش ندادن:
هیچ ارتباط سالمی یک طرفه نمیشود. سوار مکالمه نشوید. در گفتگو مشارکت نکنید، نه اینکه تبلیغاتچی کالا باشید (منظور مثل کسانی است که در تلویزیونهای فروش کالا به تبلیغ محصولات خود پرداخته و لاینقطع صحبت میکنند – م.). مشکلی ندارد اگر تکیه کلامها و شعارهای شرکت را استفاده کنید، اما دور و انحصار گفتگو را دستتان نگیرید و گفتگو را به یک گفت و شنود یک طرفه تبدیل نکنید. بهترین فروشندگان هم میدانند فروش زمانی انجام میشود که بالاخره دهانتان را ببندید.
6.فروشنده سمج بودن:
شبکهسازی راهی برای ملاقات با همکاران جدید است، نه لزوماً فروش کالا به مشتریان جدید. همیشه از این روش برای فروش استفاده نکنید. به شبکهسازی به چشم راهی برای تبدیل شدن به مرجع دیگران نگاه کنید که در این مسیر ممکن است چند مشتری هم به تورتان بخورد. اما یادتان باشد که اینکار هدف اصلی نیست. اغلب صنایع گروههایی در هم تنیده هستند در در طول دوره زندگی حرفهایتان، شاهد حرکت و تغییر مکان آنها خواهید بود. منتظر لحظه مناسب بمانید.
7.مداوم در مورد کسب و کار یا خودتان صحبت کردن:
هیچ کس، به تمام معنی دلش نمیخواهد در مورد شمای تنها گفتگو کند. کارتهای ویزیتی را که گرفتهاید نگه دارید تا زمانی که موضوع جالب توجه و معناداری دارید برای صحبت کردن درباره آنها پیدا میکنید. (البته صحبتهای کاری بد نیست.) پرسیدن سوال یا مطرح کردن موضوعی ناشناس در میان جمع راههای خوبی برای باز کردن سر صحبت با مردم است بدون اینکه کسی را برنجانید.
8.تنبل بودن:
همانطور که باید داوطلبان را بعد از مصاحبه پیگیری کنید، پس از ارتباط با فرد جدید در شبکه هم باید به همان اندازه پیگیری کنید. هر چه ممکن است بعد از کنفرانس خسته و کوفته به منزل برگردید، اما این دلیل نمیشود که ارتباطات جدید را پا در هوا نگه دارید. یک پیام ساده در شبکه های اجتماعی و یا یک ایمیل کوتاه راههای آسانی برای گفتگو بعد از یک کنفرانس هستند که تضمین میکنند ارتباط شما با فرد تازه آشنا شده عمیقتر از گذشته شود.
9.آماده نبودن:
هرگز بعد از افتادن در چاه به فکر چاره نباشید. من همانقدر که برای سخنرانیهایم خودم را آماده میکنم، قبل از شرکت در کنفرانسها و اجتماعات شخصی شبکهای خودم هم آماده می شوم. یک استراتژی شبکهای برای خودتان داشته باشید که شامل مقدمهای کوتاه، نقطه اوج و سه سوال قوی که بتوانید با هر صنعت یا گفتگوی جدید آنها را تطبیق دهید. مثلا، «شرکتتان چه تدبیری برای تعامل و رسیدگی به تغییرات ایجاد شده در موتور جستجوی گوگل اندیشیده است؟» یا «بهترین ابزار بهرهوری مورد علاقهتان کدام است؟»
شبکهسازی برای زندگی حرفهای من بسیار ارزشمند بوده است، اما شما از این کار همانقدر برداشت میکنید که کاشتهاید. بنابراین به فکر سرمایهگذاری زیادی در این زمینه باشید.