فروش مستقیم ، نشاط بخش زنان فقیر
گرفتاری اقتصادی زنان در خیلی از جاهای دنیا همچنان ادامه دارد. زنان اغلب در بخش غیر رسمی کارمی کنند، در مقابل دریافت پول نقد، و خارج از هرگونه آمار ثبت شدهای کار میکنند و در نتیجه از لحاظ اقتصادی، وابسته به دیگران هستند (ارائه شده در گزارش زنان سازمان ملل ). در حالی که برخی افراد شاغل در بخش غیررسمی کار خود را بر اساس موازین اجتماعی و دیگر مسائل انتخاب میکنند، در بسیاری از نقاط دیگر دنیا کار روزمزد در مقابل دریافت پول نقد تنها گزینه موجود برای زنان است. زنان فقیر ساعات زیادی از روز خود را صرف به دست آوردن نیازهای اولیه همچون آب، غذا، و سوخت برای خود و فرزندانشان میکنند. زمان زیاد صرف شده برای بقا اغلب زنان و دختران جوان را از دسترسی به آموزش و پرورش و به نوبه خود، اشتغال بهتر و پایدارتر محروم میکند. بر اساس منابع سازمان ملل متحد «نسبت اشتغال مردان به جمعیت در سال 2013 در حدود 72 درصد بوده، در حالی که این نسبت در زنان تنها 47 درصد است.» وقتی زنی یک شغل به دست میآورد، او و فرزندانش دسترسی به مراقبتهای بهداشتی بهتر و دیگر مزایایی دارند که در کشورهای توسعه یافته آنها را جزء بدیهیات فرض میکنیم. یکی از راههای که زنان میتوانند وارد بخش رسمی کار شوند فروش مستقیم است و برخی از شرکتها، به طور مستقیم برای کمک به زنان فقیر به منظور بهرهمندی آنها از زندگی و شرایط بهتر ایجاد شدهاند (سینگ و آگاروال ، 2012).
اخیراً شرکت تاپرور ایندیا بیستمین سالگرد تاسیس خود در هند را جشن گرفت. اولین بار وقتی این شرکت در هند افتتاح گردید، شرکت تاپرور پایه فروش مبتنی بر توزیعکنندهها را از ابتدا در این کشور بنا کرد. آنها ابتدا 15 توزیعکننده استخدام نموده و آنها را آموزش دادند. شرکت محصولاتی به سبد فروش خود اضافه کرد که مطابق نیازهای زنان در هند بود. برای مثال، آنها لوازم تصفیه آب را به محصولاتشان افزودند و روی ذخیره سازی خشک مواد غذایی تمرکز کردند . تاپرور یک مزرعه در هند دارد که در همانجا محصولات فروخته شده را تولید میکند و بدین ترتیب مشاغل دیگری ایجاد کرده تا کسان دیگری نیز در کارخانه آنها کار کنند . این شرکت همچنین 2٪ از فروش خود را به یک پروژه مسئولیت اجتماعی اختصاص داده که درآمد آن در پروژههای محلی در هند هزینه میگردد.
در هند 90 درصد از زنان در بخش غیررسمی کار میکنند . فروش مستقیم فرصتی است که با سبک کار غیررسمی زنان هندی تناسب دارد و زنان به آن عادت کردهاند. به این ترتیب این شرکت توانسته به نوعی به صورت گام واسط بین بخشهای رسمی و غیر رسمی کسب و کار عمل کند. مدل فروش مستقیم میتواند برای زنان کلاسی جهت آموزش مسائل کسب و کار برگزار نماید و موجب توسعه فرصتهای شخصی شود و در نتیجه، نه تنها به بهبود توانایی زنان در ارائه محصول تولید خود بینجامد و بلکه اعتماد به نفس آنها را در دیگر مسائل اجتماعی نیز بالا ببرد. سینگ و آگاروال دریافتند که یک مشاور تمام وقت تاپرور قادر است به اندازه یک پرستار یا یک آموزگار درآمد کسب کند (دو شغلی که به طور سنتی در هند دور از دسترس زنان هستند).
به گفته بیگارت (1989) در مطالعه خود اشاره میکند که زنان شاغل در فروش مستقیم میتوانند در قالب تعاونی / یا شراکت و همراهی با آشنایان خود نیز کار کنند و در عین حال، به خوبی از عهده کسب و کارشان هم برآیند. زنان میتوانند به دنیای کسب و کار گام بگذارند و این کار را با شرایط خود انجام دهند نه با شرایط تحمیلی مردانه و در قالب سازمانهای سنتی بوروکراتیک. بیگارت اشاره میکند که فروش مستقیم راهی برای توانمند سازی زنان از لحاظ اقتصادی فراهم میکند. این امر به ویژه در فرهنگی موثرتر است که در آن زنان از پرداختن به انواع دیگر کارها دور نگه داشته شدهاند. با رشد و توسعه صنعت فروش مستقیم و گسترش آن به کشورهای دیگر، این صنعت همراه خود فرصتهایی واقعی برای ورود زنان به حرکت اقتصادی به ارمغان میآورد.